حميدرضا جيحوني با بيان اينکه مطالعات انجام شده در اين شهر مشخص کرد که باغسازي، از ويژگيهاي سرزمين تأثير ميپذيرد، گفت: باغسازي از دوره سلجوقي تا عثماني در فلات آناتولي از نظر منظرهاي دور و.... بسيار به هم نزديکتر هستند.
وي انجام بررسي اوليه در مورد نسبت بين باغسازي و معماري در سرزمينهاي هم جوار ايران را بسيار کمک کننده در مطالعه باغسازي ايراني عنوان کرد و گفت: با نگاه خالصانه به موضوع ضمن حذف زائدات مطالعات باغسازي، به ذات و جان مايه آن پرداخت.
اين کارشناس با بيان اينکه بيشتر استقرار باغهاي استانبول برمبناي کوشک هايي است که براساس منظرهاي دور تعريف شده اند، بيان داشت: بيشتر باغها، کوشکهايي را در برگرفتهاند که تنگه بوسفور را در رصد ديد خود قرار داده اند.
جيحاني در توضيح اين مطلب ادامه داد؛ در مجموعه باغهاي استانبول، تنگه بوسفور که زيبائي فوق العادهاي از نظر جغرافيايي و طبيعي دارد ملاک باغسازي قرار گرفته است. اما در ايران با مشاهده اسناد، مينياتور و نگاره ها، عناصر معنادار و دقيقي در باغسازي ايراني مشاهده مي شود که بايد مورد بازخواني قرار گيرد.
وي با اشاره به وجود کوه در بسياري از مينياتورهاي باغ، يادآور شد: با مطالعه نمونههاي امروزي ميتوان به کاررفتن يک کوه و يا يک کوه بالادست به عنوان يک عنصر اصلي در باغسازي ايراني را مشاهده کرد که امروزه به فراموشي سپرده شده و از باغسازي جدا شده است.
به گفته اين کارشناس؛ جداسازي عنصر کوه از سرزميني که باغ در آن قرار گرفته باعث ميشود به فهم درستي از باغسازي رسيده نشود./119
انتهای پیام/